در یک اقدامِ ناگهانی به درختانِ اَقاقیای کاشته شده در برابر ساختمانِ سازمان آب حملهوَر شده و یک شاخه ، پُر از خوشههای شکوفههای معطر اَقاقیا چیده و بصورت چراغ خاموش محل جُرم را ترک کردم !! و فقط این نبود ، یک رُزِ صورتی (از آن رُزهای واقعی با عطری مدهوش کننده) نیز چیدم .!! خلاصه اینکه یک دستبردِ اساسی به باغچهی سازمان آب زدم و الآن خانه از عطر خوشِ خوشههای سفید اقاقیا و آن رُز صورتی سرشار است ؛ و متأسفانه باید اعتراف کنم که اصلاً احساس گناه نمیکنم ، تازه یجورایی سرخوش و سرِحال هم شدم .
آلشانی میگوید : "زندگی مگر چیست جُز لذّت همین ماجراجوییهای کوچک به اضافهی عطرِ مدهوش کنندهی اردیبهشت :) ."
درباره این سایت